سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از جاهل انتقاد مکن، که دشمنت می دارد، و از عاقل انتقاد کن، که دوستت می دارد . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 86 بهمن 2 , ساعت 1:0 عصر

 درست مطالعه کردن یکی از مهم ترین ابزار پیشرفت انسان است. آیا تا به حال به شیوه ی مطالعه تان دقت کرده اید؟ آیا می دانید بهترین زمان و بهترین مکان برای مطالعه چیست؟ چگونه می توانید بهترین بازده را از مطالعه خود داشته باشید؟برای یک مطالعه خوب و کسب نتایج عالی انجام سه کار زیر لازم است:

1- هدفمندبودن: تیری که بدون هدف رها شود به نتیجه نخواهد نشست.قبل از شروع مطالعه هدف خود را تعیین کنید. زیرا وقتی که هدف شما مشخص است، آمادگی بیشتری برای خواندن و یادگیری خواهید داشت و داشتن هدف به شما کمک می کند تا در حین مطالعه دقت بیشتری داشته باشید.مثلا به خود بگویید که من باید تا پایان ماه در درس ریاضی تا فلان جا پیش بروم.

2-برنامه ریزی:با یک برنامه ریزی درسی درست، نظم خاصی به روند یادگیری خود می دهید و می توانید بهترین زمان را برای درس خواندن تان انتخاب کنید.داشتن نظم مطالعاتی به شما کمک می کند که در زمان مشخص ذهن تان آماده ورود مطالب باشد.

3- مکان و زمان مطالعه:مکان و زمان مطالعه، دو عامل بسیار مهم در یادگیری هرچه بهتر شما هستند.مکان مطالعه باید آرام بوده و دارای نور مناسب باشد.زمان مطالعه با توجه به هر فرد تعیین می شود ولی با توجه به اینکه حافظه در هنگام صبح فعال تر می شود بهتر است درسهای مهم خود را صبح بخوانید و اگر به مدرسه می روید، پس از بازگشت از مدرسه و کمی استراحت کردن مطالعه را از درس های مهم خود شروع کنید.

منبع: مجله موفقیت

سه شنبه 86 بهمن 2 , ساعت 1:0 عصر

در سال 1957، پسر ده ساله ای درکالیفرنیا زندگی می کرد که آرزوی بزرگی در زندگی داشت.آن سال ها مصادف بود با سالهایی که "جیم براون" به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان دفاعی در فوتبال حرفه ای آمریکا بازی می کرد و این پسر بلند قد و استخوانی و لاغر، امضایی از وی درخواست کرد.

آن پسر جوان برای نیل به هدف خود در زندگی، باید موانع بسیاری را پشت سر می گذاشت.او در محله ی سیاهان، جایی که هرگز غذای کافی برای خوردن وجود نداشت، بزرگ شده بود.

سوء تغذیه باعث ضعف و بیماری او شده و به سلامتی جسمانی او صدمات غیر قابل جبرانی وارد آورده بود.او مبتلا به بیماری نرمی استخوان بود و برای محافظت از ساق های لاغر و خمیده ی خود، می بایست از آتل هایی فولادی استفاده کند.

او برای تهیه ی بلیط ورودی مسابقه پولی نداشت، بنابراین با صبر و حوصله در اتاق رختکن بازیکنان منتظر ماند، تا مسابقه خاتمه یافته و (( جیم بروان)) زمین را ترک کند.

پسر جوان مودبانه از جیم بروان درخواست امضا کرد. در حالی که بروان امضا می کرد، پسر با شوق و ذوق صحبت می کرد: آقای بروان من روی دیوار اتاقم، پوسترهای شما را چسبانده ام، می دانم که شما همه ی رکورد های دنیا را شکسته اید.شما معبود من هستید و با صدای بلند ادامه داد: (( آقای بروان)) من تصمیم دارم، روزی تمام رکوردهای شما را بشکنم.

(( بروان)) تحت تاثیر قرار گرفت و پرسید: نام شما چیست؟

پسر جوان پاسخ داد: ((آرنتال جیمز)) ، دوستان به من(( اُجی)) می گویند.

قبل از اینکه جایگاه و مقام (( جیمز بروان)) در فوتبال، به علت مصدومیت وی کاهش یابد، (( اجی سیممپسون)) به غیر از سه رکورد مشکل، موفق به شکستن تمامی رکوردهای او شد.

انتخاب هدف در زندگی، بزرگترین نیرویی است که به انسان انگیزه و هدف می بخشد.

هدفی را در زندگی انتخاب کرده و بکوشید تا به واقعیت بپیوندد.

منبع:کتب سوپ جوجه برای روح
سه شنبه 86 دی 25 , ساعت 9:4 عصر

درد و رنج به انسان تحمیل می شود ولی فلاکت او را بر می گزیند:

 ممکن است بپرسید:" اگر کسی کار بدی انجام داد آنوقت چه؟آیا بازهم باید او را ببخشم؟"

دوستی دارم به نام سندی مک گرگور.در ژانویه 1987 یک دیوانه ی مسلح وارد اتاق نشیمن خانه اش شد و سه دختر نوجوان او را به قتل رساند.این فاجعه،سندی را به جهنمی از خشم و درد روانه کرد.آنچه بر او می گذشت برای هیچ یک از ما حتی قابل تصور هم نبود.

با گذشت زمان به کمک دوستان، سندی به این نتیجه رسید که(بقیه در ادامه مطلب(پایین))

ادامه مطلب...

یکشنبه 86 دی 23 , ساعت 11:2 صبح

 استعداد

استعداد، الزاما به مفهوم خلق یک شاهکار هنری نیست. توجه نشان دادن به دیگران هم یک استعداد است،آموختن هم یک استعداد است، حل مسئله، مدیریت و فرزندپروری هم، استعداد است. متاسفانه ما غالبا استعدادهای خود را دست کم می گیریم. هنرمند سفالگر می گوید:" اگر می توانستم موسیقی بسازم هنرمند بودم" و موسیقیدان می گویند:" اگر می توانستم با دستهایم چیزی را خلق کنم....." توانائیها و استعداد های خود را با دیگران مقایسه نکنید.
کاری را که می توانید، انجام دهید. استعدادهای خود را بپذیرید و برای آنها ارزش قائل باشید. احساس رضایت خاطر، از تکامل یافتن استعدادهای خدادادی خود شما بدست می آید و نه از حسرت خوردن بر استعدادهای دیگران.

 مری می گوید:" من یک استعدادخدادادی برای مربیگری مهد کودک دارم اما شاید خدا می خواهد که کارمند بانک بشوم." اگر واقعا خدا برای تو چنین استعدادی را قرار داده پس چرا باید چنین چیزی را بخواهد؟ وقتی تو می توانی استعدادهای خود را کشف کنی، او هم می تواند.

نکته ی دیگری متوجه شده ام این است که" اکثر کسانی که خود را بی استعداد می دانند، هرگز کارهای مختلف را امتحان نکرده اند."

 این را هم بگویم که استعداد اگرچه مفید است اما همه چیز نیست! وقتی که مردم درباره ی موفقیتهای یک ورزشکار حرف می زنند، غالبا از استعدادهای خارق العاده او سخن می گویند.اما وقتی که پای صحبت خود آن قهرمان می نشینیم او از تمرین های خستگی ناپذیرش می گوید و میداند که وجه تمایز او و دیگران، کار سخت، مداومت و پشتکار و نگرش او بوده است.

آدمهای ناموفق و ناظران خارجی، تاکید فراوانی روی استعداد دارند. از نظر آنها نبود استعداد، بهنه ی بسیارخوبی برای دست روی دست گذاشتن و تنبلی کردن است. اگر یک ویژگی مشترک و برجسته در تمام هنرمندان بزرگ، دانشمندان، ستارگان ورزشی و مغزهای اقتصادی وجود داشته باشد بدون تردید آن ویژگی، استعداد آنها نیست بلکه تمرکز آنهاست. وقتی فهمیدید که به دنبال چه چیزی هستید آن وقت دیگر، تنها کاری که باقی می ماند، متمرکز کردن نیروهاست. هیچ کس نمی تواند همه ی کارها را به تنهایی و یکباره انجام دهد. هیچ کس نمی تواند هم نهنگ هارا نجات دهد و هم بیماران را شفا ببخشد و هم لایه ی ازن را ترمیم کند. بهتر است برای بقیه ی بشریت هم کاری باقی بگذاریم.
یکشنبه 86 دی 23 , ساعت 12:0 صبح


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ