زندگی کی آسانتر می شود؟
هیچوقت!اما ما می توانیم یادبگیریم که با زندگی بهتر کنار بیاییم.از همان لحظه ای که قرارداد زندگی در سیاره زمین را امضاء می کنیم مکلف به گذراندن مدرسه ی زندگی میشویم و تا وقتی که نفس می کشیم کلاسهای این مدرسه دایر و پابرجاست.
ما همیشه فکر می کنیم که پس از پشت سرگذاشتن دوره ی فعلی زندگیمان(پیش دبستانی، مدرسه و بلوغ و...)زندگی آسان تری را شاهد خواهیم بود. چنین نیست. هیچکس به ما هشدار نداده است! تعجبی ندارد که احساس ناکامی و درماندگی می کنیم. ما از راه دور به زندگی دیگران نگاه می کنیم و به نظرمان می رسد که آنها بر جاده ای هموار گام برمی دارند در حالیکه همان آدمها هم درگیر مشکلات خاص خودشان هستند.......
مثلا بیل ظاهرا زندگی ایده آلی دارد.او با حقوق بسیار خوب بازنشسته شده است قسط های خانه اش را پرداخته است، ماشین بسیار زیبایی دارد، در رستوران های خوب غذا می خورد، به مسافرت خارج می رود، گلف بازی می کند.اما آن چیزهایی که ما نمی دانیم این است که او از شرکت بیمه اش شکایت کرده است،سقف خانه اش چکه می کند،پسرش معتاد شده است و قرار است امشب به خانه اش دستبرد زده شود! همه ما مرتبا مورد آزمایش قرار می گیریم.
دلیل دیگری برای آسانتر نشدن زندگی
وقتی که مسائل بیش از اندازه آسان می شوند ما به دنبال مشکلات بزرگتر می رویم. و با خود می گوییم: من می توانم این کار را با چشم بسته هم انجام دهم! من به یک مبارزه واقعی احتیاج دارم.
مثلا وقتی که قسط های خانه تمام می شود، یک خانه بزرگتر می خریم!این فقط دنیا نیست که زندگی مارا پیچیده می کند، خود ماهم همین کار را می کنیم.
ادامه دارد.........
منبع:کتاب راز شاد زیستن _ نوشته اندرو متیوس
پاورقی:
سلام. راستش من از این کتاب خیلی خوشم اومده برای همین تصمیم دارم قسمت هایی که برام جالب بود رو براتون تایپ کنم و بزارم تو وبلاگ امیدوارم مفید باشه.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ