شواهد علمى بیانگر آن است که شما خود شانس واقبالتان را رقم مى زنید.

قرنهاست انسانها قدرت شانس واقبال را دریافته اند و همه جا به دنبال شکاراین قدرت هستند.

نسل هاى قدیمى نیز همواره آیین هاى ویژه اى براى کمک گرفتن از خدایان شانس و اقبال داشته اندو هنوز هم در مواردى ما شاهد این رسوم هستیم.

چرا انسانها همچنان این گونه مراسم و سایر خرافات را از نسلى به نسل دیگر منتقل مى کنند جواب این سؤال را باید در قدرت شانس و اقبال جست وجو کرد.

با بخت و اقبال زندگى کن

براى دستیابى به تحقیقى علمى در ارتباط با افراد خوش شانس وبد شانس واین مسأله که چرا یک عده همواره خوش شانس هستند، دریک روزنامه محلى به طور متناوب آگهى دادم و خواستار داوطلبین بد شانس وخوش شانس شدم. حدود ۴۰۰ نفر افراد مختلف در سنین متفاوت به آگهى من جواب مثبت دادند............
بقیه در ادامه مطلب:
 

در طى یک دوره تحقیق ۱۰ ساله با این داوطلبان مصاحبه کردم.

در پایان این تحقیق دریافتم افراد خوش شانس راه خود را از طریق چندعامل عمده دنبال مى کنند: ربودن موقعیتهاى شانس، ایجاد نگرش مثبت وخوش بینانه در خود نسبت به آینده وگزینش روحیه انعطاف پذیرى که کمک زیادى در زندگى به آنها مى کند.

افکارت را باز کن

موقعیت هاى شانس را در نظر بگیرید، افراد خوش شانس همواره این موقعیت ها را در اطراف خودشناسایى مى کنند وافراد بدشانس نیز همواره از این موقعیت ها بى نصیب هستند.

براى اینکه بیشتر این موضوع را پیگیرى کنم در طول تحقیق در یک برنامه به افراد هر دو گروه خوش شانس و بد شانس روزنامه اى دادم و از آنها خواستم به من بگویند در داخل روزنامه چند عکس وجود دارد.

این کار براى افراد خوش شانس چند ثانیه بیشتر طول نکشید. مى دانید چرا؟

به دلیل اینکه در صفحه دوم روزنامه با تیترى درشت تعداد عکسهاى داخل روزنامه را نوشته بودم که افراد گروه بدشانس ها به این تیتر توجهى نکرده بودند.

پیغام دیگرى باز هم درلابه لاى صفحات روزنامه گذاشته بودم و در آن نوشته بودم (شمردن را متوقف کنید این پیغام را به مسؤولین نشان دهید و ۲۵۰ دلار برنده شوید) باز هم افراد کم شانس آن را دریافت نکرده بودند.

نتیجه این آزمایش:

افراد بدشانس موقعیتهاى شانس را به دلیل بى توجهى به اطرافشان از دست مى دهند و در مقابل افراد خوش شانس علاوه بر کار اصلى به محیط اطراف خود نیز دقت و توجه بیشترى دارند.

این تنها قسمتى از ماجراست، بسیارى افراد خوش شانس که جزو داوطلبین طرح من بودند مدام براى تغییر و تعالى در زندگیشان در تلاش بودند.

یکى از شیوه کاریش را تغییر مى داد، دیگرى راههاى مختلف با رویارویى با افراد گوناگون را تجربه مى کرد. او متوجه شده بود مدت طولانى است که در مهمانیها فقط با افراد بخصوصى صحبت مى کند براى اینکه بتواند دایره دوستى اش را گسترش دهد و با افراد مختلف آشنا شود، براى خودش موانعى در نظر گرفت و سعى کرد براى مدتى در مهمانیها فقط با افرادى هم صحبت شود که لباس قرمز و یا مشکى دارند. بدینگونه او با افراد جدید و بیشترى آشنا شد.

مثبت اندیش باش

یکى دیگر از مسائل عمده در این موارد نحوه نگرش افراد نسبت به موارد بداقبالى است. تصور کنید نماینده کشورتان در بازیهاى المپیک هستند مسابقه تان را به خوبى انجام مى دهید و برنده مدال برنز مى شوید.

حال فکر کنید براى دومین بار در المپیک شرکت مى کنید و این بار حتى بهتر از دوره قبل عمل مى کنید و برنده مدال نقره مى شوید در کدام المپیک احساس خوشحالى بیشترى مى کنید؟اغلب ما بر این تصوریم که بعد از گرفتن مدال نقره بیشتر خوشحال مى شویم. اما تحقیقات نشان مى دهد ورزشکارانى که مدال برنز را برده اند، خوشحالتر هستند زیرا مدال آوران نقره دائماً فکر مى کنند که اگر کمى بهتر عمل کرده بودیم، مى توانستیم به مدال طلا برسیم و برعکس مدال آوران برنز به مسأله فکر مى کنند که اگر کمى بدتر عمل کرده بودند، مدال برنز را نیز از دست داده بودند. روان شناسان به اینگونه افکار، افکار عکس واقعیت مى گویند که در طول آن شخص همواره به اتفاقات بدتر از آنچه که روى داده فکر مى کند.

براى پى بردن به این مسأله که آیا افراد خوش شانس از شیوه رفتار عکس واقعیت استفاده مى کنند یا خیر. از داوطلبان طرحم خواستم تصور کنند در بانکى هستند که ناگهان دزدى مسلح وارد مى شود و با شلیک گلوله اى بازوى آنها را مجروح مى کند و خواستم که ارزیابى آنها را از اتفاقات مزبور بدانم.

افراد بدشانس سعى داشتند این مسأله را به دیگران بقبولانند که از شانس بد آنها است که در طول کارشان در بانک سارق مسلحى به آنجا حمله کرده است. افراد خوش شانس نیز گفتند ممکن بود اتفاق بدتر از این هم بیفتد و گلوله به سر آنها شلیک مى شد.

این نوع طرز تفکر به مردم کمک مى کند احساس بهترى نسبت به خودشان داشته باشند خواسته هایشان را همیشه مدنظر داشته باشند و احتمال شانس و موفقیت را در زندگى خودشان افزایش دهند.

یاد بگیریم خوش شانس باشیم

سپس نهایتاً با آزمایشات انجام شده مى خواستم بدانم که آیا افکار و رفتار مى تواند باعث به دست آوردن شانس خوب باشد؟

در ابتدا در ملاقاتهاى تک نفره با داوطلبان فرمهایى را که در ارتباط با شانس و چگونگى رضایت آنها از برنامه هاى زندگیشان بود به آنها ارائه کردم تا براى من تکمیل کنند. در این فرم ها عوامل عمده شانس را مشخص کردم و راههایى در جهت کمک به افراد بدشانس به آنها ارائه کردم. به عنوان مثال به آنها آموختم چگونه قدر فرصتهاى پیش آمده را در اطرافشان بدانند، چگونه قدرتمندتر عمل کنند و براى مقابله با بدشانسى همیشه به بدتر از آنچه ممکن است،پیش بیاید بیندیشند.

از آنها خواستم تمرینهاى مشخصى براى یک ماه انجام دهند و در پایان ماه گزارشى به من دهند.

نتایج این طرح واقعاً شگفت انگیز بود

۸۰درصد از داوطلبان شادتر از قبل بودند از زندگیشان رضایت بیشترى داشتند و خود را خوشبخت تر احساس مى کردند.

یکى از داوطلبان بدشانس گفته بود پس از تغییر روحیه، خوش بین بودن به آینده و کنار گذاشتن افکار منفى، بدشانسى او به طور کلى ناپدید شده است. او نوشته بود روزى براى خرید رفته بود پیراهنى را که دوست داشت، پیدا کرده بود اما آن را نخریده بود. در هفته بعد زمانى که مجدداً براى خرید پیراهن رفته بود آن پیراهن به فروش رفته بود و او به جاى اینکه ناامید و ناراحت شود و این مسأله را به پاى بدشانسى خود بنویسد گشته بود و پیراهن مناسب ترى با قیمت ارزانتر پیدا کرده بود. اینگونه اتفاقات او را نسبت به گذشته شادتر کرده بود.

تجربیات این خانم نشان مى دهد که چگونه رفتار و افکار ما بر روى شانس و اقبال ما تأثیرگذار است و ثابت مى شود که راههاى فراوان ومؤثرى براى سود بردن از قدرت شانس براى همه ما موجود است.

به نقل از سایت لینگستان