• وبلاگ : چند كيلو اميدواري
  • يادداشت : شکر معرفت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مامان 
    سلام دخترم . نميدونم چرا به ذهنم خطور كرد كه بيام تو وبلاگت نظر بدم . شايد علتش اينه كه خونه نيستي و دلم برات تنگ شده . وقتي هستي گاهي ممكنه به خاطر مثلا مرتب نبودن اتاقت ازت دلخور بشم و حتي يه كم دعوات كنم . اما وقتي نيستي دلم اونقدر تنگ ميشه كه ميگم فاطي باشه .بريز بپاششم دوست دارم . دارم اعتراف ميكنم به دلتنگيم.يه وقت سوء استفاده نكنيا. الان كه دارم تايپ ميكنم . جلو چشمم هستي كه مثلا يا داري كتاب ميخوني كه داستانتو انتخاب كني يا اينكه داري تايپ ميكني . سعي ميكنم چهره ت جلوي چشمم نياد تا دلم كمتر تنگ بشه ولي نميشه . همه ش جلوي چشم مني.چه قدر طولاني نوشتم تو وبلاگم پست مي كردم بهتر بود . .اميدوارم خونه خاله ت بهت خوش بگذره . تا جمعه كه ميبينمت خدا حافظ. ضمنا . اتاقتو مرتب كردم داخل كمدتم همينطور خانمي. بازم لباسهارو گلوله كرده بودي گذاشته بودي توش ..فداي تو مامان