• وبلاگ : چند كيلو اميدواري
  • يادداشت : جوراب نايلوني و روزنامه مي خواهم....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    داستان قشنگي بود

    ولي خب

    اينكه ما سعي كنيم هيچوقت مديون كسي نمونيم تا به خاطرش هميشه خجالت زده يا ... باشيم شايد قشنگ تر باشه !

    سفيد باشي و سربلند !

    پاسخ

    سلام.ممنونم.بله.خب اون مثمر به ثمر تر هست.

    مي دانم که روزي غرق خواهم شد

    و بادها هرگز بر نمي گردند ...

    اما صبح عزيز پاک سپيد من

    از بادها شنيدم

    آينه سياه بود نه تو

    آن هم از خاکستر من

    پاسخ

    قشنگ بود.....

    سلام دوست عزيز

    بسيار عالي بود

    درود بر شما

    پاسخ

    سلام.ممنونم از نظرات اميدوار كنندتون.موفق باشيد
    + كبريانا 

    سلام فاطيما

    خوندمش خيلي قشنگ بود.

    پاسخ

    سلام.مرسي عزيزم.خوشحال شدم سر زدي....